چرا اینجا هستم؟

 

بنام آنکه جان را فکرت آموخت

 

برای بیشتر آموختن به دیگران بیاموز. این جمله را یک استاد سال ها پیش در کلاس درس گفت. جمله ای که بارها تجربه کردیم. هرکجا میدانستیم و ساکت نشستیم، نه باری از دوش کسی برداشته شد و نه  میلی برای افزودن دانش فروزان گشت و بالعکس آنجا که با ذوق به دیگران آموختیم. آنجا که هرچه دانستیم عنوان کردیم، همانجا بود که نماند هیچمان الا هوس آموزش و استفاده از دانش جدیدی. برای این مهم تنها یک کار وجود دارد. آموخت. آن استاد عزیز و همه ی عزیزانی که به این موضوع اعتقاد دارند، هرکدام حلقه ای از کهشکشان نشر روشنایی اند. اینان دنیا را جهان بهتری خواهند کرد. حتی اگر فقط یک کلمه به دیگران بیاموزند. 

تجربیاتی داشته ام. اندک علمی آموخته ام، با مباحث آی تی، مدیریت پروژه، کسب و کار، مدیریت بازرگانی و مدیریت ارتباط با مشتریان آشنایی دارم. کسب و کاری راه انداخته ام و به کارآفرینی همت گماشته ام. در این مسیر، تجربیاتی موفق و ناموفق داشته ام و کمی هم دستم با قلم آشناست. به شوند هه ی این موارد و نیز با توجه به دوستان و همراهانی که کم و بیش حکایاتی مشابه دارند این وبلاگ را راه انداختم تا شاید در نشر ذره ای و گردآوری حلقه ای از خوبان در کهکشان دانش و روشنایی قدمی برداشته باشم.

در این مکان قصد دارم، از تجربیات خودم و دوستان موفق در کسب و کار و البته زندگی بنویسم. از اینکه شاید میتوانیم با تغییرات کوچک دنیای بهتری داشته باشیم و با راهکارهای جدید به نشر نیکی هایی که از قدیم هم بوده بپردازیم.

 

ارسال نظر