یک ساعت گپ با مردی که عصا به آن تکیه داده بود

در جستار “روشنفکری حرفه‌ای رویکردی برای اندیشه در چالش‌های جامعه از دل سازمان‌ها” از کتابی گفتم که در این مورد نوشته شده بود و از دیدگاه خودم با تفکر صنفی در نگاه به این مسئله سخن راندم. چند وقت قبل فرصتی شد که با دکتر کامران عاروان در محل جامعه معلولین ایران به صحبت بنشینم و از آن مکان بازدیدی داشته باشم. خلاصه‌ای از آن ساعات شیرین را در این نوشته با دوستان به اشتراک خواهم گذاشت،‌ چرا که به بحث تفکر سیستمی و روشنفکران سازمانی مرتبط است. آنچه در سیستم می‌بینیم وجود افراد معلول در جامعه و پذیرش محدودیت‌ها و توانایی آنان است و آنچه مسلم است این وظیفه در اول کاری است که باید به خصوص در سازمان‌ها و توسط مدیران سازمان‌ها تحقق یابد. [بیشتر]